روزهای سخت من قسمت آخر

اتاقهای پانسیون کوچیک و تک نفره بودن اما دونفر رو توش جا میدادن.مدیریت بیمارستان آمار اتاقها رو گرفت و یه نفر دیگه به اتاق ما اضافه کرد، شدیم سه نفر در یه اتاق سه در چهار،خوبیش این بود که دوستم بیشتر وقتها پانسیون نبود.

هم اتاقی جدیدمون دختر مهربون و پرجنب و جوشی بود، چند بار با من اومد اصفهان، وقتی میخواستم برم شیراز خونه داییم هم با من اومد.

دوستی عمیقی بین ما شکل گرفته بود.(متاسفانه امسال از بین ما رفت و غم عمیقی رو دلم جا گذاشت).

از اینکه دوستان قابل اعتمادی داشتم و میتونستم وقتم رو با اونها بگذرونم خوشحال بودم و دوری از خانواده کمتر آزارم میداد.

تابستون که شد چند روزی کیوان رو آوردم پیش خودم، حوصله ش تو پانسیون سر میرفت ترجیح داد برگرده خونه خودمون.

سه سال به همین منوال گذشت، با انتقالی من موفقت نمیکردن، نهایتا تصمیم گرفتم از کار انصراف بدم، مادرم سفت و سخت جلوم رو گرفت، همسر هم راضی نبودانصراف بدم

بالاخره همسر انتقالی گرفت و برگشت.بعد از مدتها حس خوب کنار خانواده بودن رو تجربه میکردیم.

تحصیلاتم رو در شهر خودم ادامه دادم و ارشدرو در رشته نرم افزار گرفتم و ردیف شغلیم رو عوض کردم.

تصمیم گرفتیم بچه دوم رو هم داشته باشیم، شرایط روحی و جسمی و اقتصادی همه مهیا بود.

دلوان با فاصله زیاد از کیوان به جمع ما پیوست. مرخصی زایمان نه ماه بود، سه ماه مرخصی بدون حقوق گرفتم و بعد از یه سالکی دلوان به کار برگشتم.

دلم برای محل کارم تنگ شده بود، برای اولین بار به مدت شش ساعت از دلوان دور بودم.

روز اول احساس آزادی میکردم، از داشتن این حس خودم رو نکوهش میکردم.

دلوان چهار سال ش بود که ناآگاهانه باردار شدم، روزهای اول حالم خیلی بد بود،خانواده خودم و همسر همگی خوشحال بودن و کمکم کردن شرایط سخت بارداری رو بگذرونم.

همزمان با تولد کسرا همسر بازنشسته شد.تصمیم گرفتیم خونه رو ببریم شیراز تا کیوان از کلاسهای کنکور اونجا استفاده کنه.نه ماه مرخصی زایمان داشتم سه ماه هم استحقاقی، یه سال هم مرخصی بدون حقوق گرفتم و به مدت دوسال رفتیم شیراز.

دنبال انتقالی به شیراز هم بودم،  تقریبا شرایط مهیا بود، اما اینقد رفت و آمدمون زیاد شده بود و مدام مهمون داشتیم که از انتقالی منصرف شدم.



پ.ن: سعی کردم خلاصه ش کنم، ممنون که اینجا رو با همه کم و کاستیهاش میخونید

نظرات 5 + ارسال نظر
زهرا..‌. چهارشنبه 25 اسفند 1400 ساعت 02:30 http://saatsheni1531.blogfa.com

سلام عزیزم
افرین به ارادت و سختی هایی که کشیدی....قلم زیبایی داری واگرانقدر خلاصه نمیکردی مطمئنا زیباترمیشد
امیدوارم همیشه شادوسلامت باشی گلم

سلام عزیزم
ممنون، لطف دارید
تو نوشتن کاهلی میکردم برای اینکه حوصله خواننده ها سر نره ترجیح دادم خلاصش کنم

نسرین شنبه 7 اسفند 1400 ساعت 13:58 https://yakroozeno.blogsky.com/

در ایران متاًسفانه مردم درینمورد رعایت نمی کنند. همینکه بدونن یکی از اقوام دور پسر خالۀ عموی دختر عمه شون جایی زندگی میکنه فکر می کنند دیگه نباید برن هتل! بیفکری و توقع بیجا. حق داشتین.

هتل رفتن تو فرهنگ منطقه ما اصلا جایی نداره، میگردن هر طور شده یه آشنایی پیدا میکنن و بدون ملاحظه میرن خونه ش
ما روز اولی که اسباب کشی داشتیم وسایل رو خالی کردیم و چون خسته بودیم رفتیم خونه ی برادرم که نزدیکمون بود، یه ساعت بعدش یکی از آشناها به همسر زنگ زد که شنیدم اومدید شیراز، من هم شیراز هستم آدرس بدید بیام.
همسر مثل برق پرید و رفت خونه یکی از اتاقها رو فرش کرد تا فرد مورد نظر احساس ناراحتی نکنه

لیلی پنج‌شنبه 5 اسفند 1400 ساعت 20:22 http://Leiligermany.blogsky.com

برگشتم و تمام روزهای سخت رو توندم.واقعا همت والایی داشتی و باید خسته نباشید بزرگی به شما گفت و خوشحالم که خانواده و همسرت در تموم این مدت همراهت بودن.اینجا می نویسی رفت و امد سخت بود ولی وقتی توی ماشین نشستی به اندازه یک دنیا کش میاد

ممنون عزیزم
بدون حمایت خانواده نمیتونستم به اینجا برسم
دقیقا، مسیر خیلی خسته کننده و کشدار شده بود برام

ربولی حسن کور چهارشنبه 4 اسفند 1400 ساعت 00:00 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
چه عجب!
یعنی اون قدر مهمون داشتین که کلا از انتقالی گرفتن پشیمون شدین؟ عجب!

شیراز قطب پزشکی منطقه ماست ،همه ی فامیل دور و نزدیک ترجیح میدن جهت مداوا بیان شیراز، جهت خرید هم که شیراز بهتر بود
مدتی که شیراز بودیم افرادی میومدن خونمون که من برای اولین بار میدیدمشون

نسرین سه‌شنبه 3 اسفند 1400 ساعت 13:43 https://yakroozeno.blogsky.com/

به نظر من حیف بود خلاصه اش کردی. شاید دلیل شخصی داشت ولی خب واقعا سر و تهشو بهم آوردی عزیزم
خلاصه اینکه: موفق و شاد و سلامت باشی و همیشه در حمع خانواده

ام پی تری شد
ممنون عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد