پسرم چه زود بزرگ شدی

کیوان این چند روز حسابی مشغول درس خواندنه، میگفت هنوز مشخص نیست که امتحاناتمون حضوریه یا مجازی.

شب قبل از امتحانات بهشون اعلام کردن که امتحانات حضوریه

کیوان میگفت خیلی از بچه ها اعتراض کردن اما فایده نداشت

حتی بعضی از دانشجوها شهرهای خودشون بودن ، به امتحان حضوری نمیرسیدن

 مدیر گروهشون کوتاه نیومده و گفته تاریخ اولین امتحان رو عوض میکنم و حضوری برگزار میکنیم.

کیوام میگفت من حاضرم از این درس بیفتم اما امتحانات حضوری باشه، وقتی امتحان حضوری باشه بیشتر تلاش میکنیم و درس رو بهتر یاد میگیریم.


دیروز که در مورد امتحاناتش صحبت میکرد و ترسی از افتادن نداشت یاد 20 سال پیش افتادم.

 5 سالش بود یه روز بردمش سلف دانشگاه

با دوستانم در مورد امتحان سخت اون روز صحبت میکردیم، به دوستم گفتم میترسم از این درس بیفتم.

کیوان با نگرانی من رو نگاه کرد و گفت: مامان مواظب باش نیفتی

بعدش گفت مامان من دوست ندارم برم دانشگاه، میترسم تو دانشگاه بیفتم و یه جاییم زخمی بشه.

من تازه متوجه شدم برداشت کیوان از افتادن چی بوده



نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا..‌. یکشنبه 10 بهمن 1400 ساعت 02:18 http://saatsheni1531.blogfa.com

عززززیزم چقدر دنیای بچه هاقشنگه

خیلی

مهربانو دوشنبه 4 بهمن 1400 ساعت 15:33 http://baranbahari52.blogsky.com/

ای جااانم مااادر چقدر این بچه ها ساده و نازنینند

جانت سلامت عزیزم

ربولی حسن کور جمعه 1 بهمن 1400 ساعت 09:13 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
جالب بود
امیدوارم که هیچکدومتون نیفتاده باشین

سلام
خدا رو شکر من که نیفتادم

یاسی چهارشنبه 29 دی 1400 ساعت 04:06

سلام پریمهر جان
آخی...چقدر بچه ها ساده و معصومن..خدا گل پسرت رو براتون حفظ کنه.

سلام یاسی جان
ممنون عزیزم

امیر حسام دوشنبه 27 دی 1400 ساعت 20:02 https://bimoghadame.blogsky.com/

سلام؛ کیفیا آموزش در دوران کرونا خیلی افت کرد. اما جایگزین خوبی بود...

سلام
همینطوره، بهتر از تعطیلی کامل بود

نسرین دوشنبه 27 دی 1400 ساعت 15:10 https://yakroozeno.blogsky.com/

واقعاً ذهن بچه ها مثل یک لوح پاکه.

حالا بپا نیفتی

دقیقا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد